گلبرگهای تنهایی50
بانام ویادخدای مهربان......خدارادرقلب کسانی دیدم که بدون،هیچ توقعی مهربانند........ خستگیهارو تو به خاطر مسپار...... که افق،نزدیک است...... وخدایی بیدار........ که تورا میبیند........ و به عشق تو همه حادثه ها میچیند که تویادش افتی...... وبدانی همه بخشایش اوست......وهمینش شکر که اوست خدایی ،مهربان،دانا،توانا،رحمان،رحیم،حی،الا..................... گاهی دلم برای خودم تنگ میشه.........برای باورهای ،گذشته ام.......... برای پاکیهای کودکانه ام.........برای آرزوها واهداف جوانیم........اه، قلبم میگیره.......دلم ازدست رهگذارانی که از اینجا واز ابتدا درابین مسیرآمدند وتا انتها ،نماندند،میشکند............ ...
نویسنده :
شهربانو
2:12